مردمان کرد در زمان ساسانیان
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 28
بازدید دیروز : 104
بازدید هفته : 28
بازدید ماه : 550
بازدید کل : 73856
تعداد مطالب : 98
تعداد نظرات : 29
تعداد آنلاین : 1



نژاد
نژاد مردم روستای دهرود و کردوان استان بوشهرو...




اخرين حكمران فارس در دوره اشكانيان گوزهر از طايف بازرنگي در فارس بوده كه يك طايفه كرد است و عشاير بازرنجي كرد فعلي كه در خارج از فارس زندگي مي كنند بازماندگان انان مي باشند. محل استقرار طايفه بازرنگي در برخي منابع قلعه سفيد بوده كه به عقيده شادروان رشيد ياسمي در بيضاي فارس قرار داشته ولي همينك در نزديكي نوراباد ممسني به همين نام قرار دارد . وصلت ساسان با بازرنگي ها : ساسان يكي از نجبا و موبد معبد اناهيتا در شهر استخر همسري از خاندان بازرنگي به نام رام بهشت مي گيرد كه نوشته اند ني ريزي بوده است . كه پاپك فرزند ساسان و رام بهشت مي باشد ،كه بعدها ازثمره او اردشير پاپكان يا بابكان بوجود مي ايد . اردشير را براي تربيت تحت نظر ارگبد دارابگرد قرار مي دهند و پس از چند سالي خود ارگبد دارابگرد مي شود و پس از ان حاكم شهر خير (كه امروزه بخشي از شهرستان استهبان است )مي شود و از انجا پرچم استقلال خواهي را عليه گوزهر ، والي فارس ، و اردوان پنجم پادشاه اشكاني به اهتزاز در مي اورد و با پشتوانه اي كه از مردم خير برخوردار بوده و مادرش ني ريزي بوده شهر گوپانان در شمال ني ريز را تسخير مي كند و گوزهر را مي كد و حركت خودر ار بر ضد اردوان پنجم اغاز مي كند . اردوان پنجم از حركت اردشير بابكان خشمگين مي شود و در نامه اي كه به او مي نويسد خون كردي داشتن و كرد بودن اردشير بابكان و پرورش كردي وي را به رخش مي كشد اين چنين : « اي كرد تربيت شده در خيمه كردان ، از حد خود برون رفته اي و مرگ خويش را خوانده اي . كي به تو اجازه داد كه تاج بر سر نهي و ولايت بگيري و پادشاهان و كسان به اطاعت خود در اوري و ....»0اردشير بابكان سپس با كردان دو جنگ مي كند كه در جنگ اول شكست مي خورد ولي در جنگ دوم همانگونه كه در شاهنامه فردوسي هم امده است پيروز مي شود .« اردشير چهارهزارمرد اراسته ، برايشان تازش و شبيخون كرد و از كردان هزاران مرد بكشت ، ديگران را خسته دستگير كرد و از كردانشاه با پسران و برادران و فرزندان ، بس هيرو خواسته به پارس گسيل داشت »فردوسي( كه خدايش بيامرزاد)همين مطلب را چنين مي سرايد : سپاهـي ز استــــخر بي مَر ببرد بشد ساخته تـا كند جنـگ كُرد چون شاه اردشير اندر امد به تنگ پذيره شدش كُرد بي مر بجنگ يكي كـار بد خوار و دشوار گشـت ابـا كُـرد كشور همه يار گشـت ........... اردشير به كردان شبيخون مي زند : چون شب نيم بگذشت و تاريك شد جهـانـدار بـا كُرد نزديـك شـد همه دشت از ايشان پر از خفته ديد يكـايـك دل لشكر آشفتـه ديـد چو آمـد سپـهبـد بــه باليـن كُـرد عنـان بــازه تيز تـك را سپــرد و.......... سيد محمد باقر نجفي در سخنراني خود در انستيتوي ايران و عرب در لندن در روز 20 سپتامبر 1993 .م ( 29 شهريور 1372 خورشيدي ) ميگويد : «نبرد بابك و اردشير با كردان پارس ، جزيي از نبردهايي است كه وي با اميران محلي پارس ، اسپهان ،خوزستان ، كرمان و سيستان داشته و اين امر نشان دهنده ان است كه كردان در مركز پارس تحت نفوذ شاهان محلي پارس ، خود را مقام جانشينان هخامنشي بزرگ حافظ سنتهاي پارسي و جزيي از ساختار قومي سرزمين پارس مي دانستند » مورد بعدي در مورد وضعيت كردان فارس در دوره ساسانيان بهرام چوبين است كه يكي از اهالي شهر خفر جهرم و از كردان بوده است و خواهر بهرام به نام " كرديه" همسر اردشير بابكان بوده است و برادري داشته به نام كردي ، بنابراين يكي ديگر از مناطق كردان بايستي دره سرسبز و باصفاي خفر جهرم بوده است . براي كردبودن اردشير بابكان مطلب زير زا رشيد ياسمي اورده و فاروقي ان را اقتباس كرده است : «سلاطين اين سلسله به يادگار طايفه خود يك از شهرهاي مدائن را كرد اباد نام نهادند ياقوت به نقل از حمزه مي نويسد كه در سير الفرس آمده است كه اردشير چون به مكان مداين رسيد ، انجا را پسنديد و در انجا اباداني انجا كوشيد و بعد از نامگذاري يكي از محلات هفت گانه مداين به نام كرد اباد نام برده است » خلاصه اينكه از انچه در مطلب ساسانيان ذكر شد نتيجه گيري ميشود كه : 1- با دلايل زياد محرز است كه ساسانيان كرد بوده اند 2- كردان پارس در مناطق زير مي زيسته اند : الف - در منطقه بين آباده و اصفهان ب - اطراف درياچه ني ريز تا اواسط استان كرمان پ - تا اطراف بوشهر 3- ايلهاي ممسني ، كهكيلويه و بوير احمد و شبانكاره ها از بازماندگان آنان بوده اند شبانكاره ها در دوران حكومت خود افتخار مي كردند كه از بازماندگان ساسانيان بوده اند. شبانكارگان كرد پس از سقوط يزدگرد اخرين پادشاه ساساني به حمايت از او نيز خيزش نموده اند منبع:www.zanganeh.blogfa.com

نظرات شما عزیزان:

کوردساسانی
ساعت5:47---22 تير 1392
کورد به معنی مرد جنگی دلیر،شمشیرزنان دلاوره.گزنفون تمام منطقه غرب رو کردوک نامیده یعنی مرد جنگی دلیر و در اوستا سه واژه کورته _کرتی و کرتو آمده وجود دارد که به معنی کیلان است و مفهوم آن به معنای شمشیر و نیزه است و در اصل به معنای وطنی است که در دامن خود شمشیرها پرورده است و در اوستا بارها از آنها یاد شده است و کورد به معنی شمشیرزنان دلاوره حتی گزنفون کردک را مردجنگی دلیر معنی کرده و هردوت گفته کوردها مثل جن هستند ازنظر دلیر بودن.
زبان پهلوی زبان کوردیست و کوردها پهلوان بودند به همین دلیل زبونشون رو پهلوی نامیدند تاریخ تاریک ایران با برق شمشیر کردها روشن شده امپراطوری های کردی: ماد،اشکانی،ساسانی،آل بویه،مروانی،اردلانی،افشار، حسنویه،طاهریان،صفاریان،سامانیا ن
ابوریحان بیرونی می نویسد که طاهریان و صفاریان و سامانیان از نوادگان “بهرام چوبین” هستند.بهرام چوبین کورد بود.
کلنل دوهوسه مینویسد: کوردها دارای جمجمه براکی هستند و عضلات نیرومند و موی مشکی و گونه های برجسته آنان انسان را به یاد سکه های ساسانی (پادشاهان ساسانی) می اندازد.
روایت‌هایی هست که اردلانی‌ها(اردلانی ها سنندجی ها هستند)را به کردهای شبانکاره و حسنویه می‌رساند. اما مشهورترین روایتی که از پشتوانه‌ی علمی نیز برخوردار است اردلانی‌ها را به مروانی‌های دیار بکر منتسب می‌کند.مروانی‌های دیاربکر سلسله‌ای بودند که در دوران آل بویه در منطقه‌ی دیاربکر حضور داشته‌اند که بسیار هم مقتدر بودند.مروانی‌ها اصل‌شان به مروان حار البختی می‌رسد. مروان حارالبختی اصل و نسب‌اش به کردهای ساسانی برمی‌گردد. و این روایت را امیر شرف خان بدلیسی تأیید کرده است و وی اولین کسی است که این بحث را در خصوص اردلان‌ها بیان می‌کند.شیرین اردلان در کتاب(خاندان کورد اردلان)بنیانگذار این خاندان بابا اردلان را منسوب به مروانیان و از تبار شاهنشاه قباد ساسانی پسر شاهنشاه پیروز ساسانی می داند پس کوردهای سنندج بازماندگان ساسانیان هستند و از نوادگان اردشیر بابکان هستند.


کورد
ساعت7:08---1 تير 1392
کردهای اردلانی که سنندجی ها هستن بازماندگان ساسانیان هستند
روايت‌هايی هست كه اردلاني‌ها را به كردهاي شبانكاره و حسنويه مي‌رساند. اما مشهورترين روايتي كه از پشتوانه‌ي علمي نيز برخوردار است اردلاني‌ها را به مرواني‌هاي ديار بكر منتسب مي‌كند. مرواني‌هاي دياربكر سلسله‌اي بودند كه در دوران آل بويه در منطقه‌ي دياربكر حضور داشته‌اند كه بسيار هم مقتدر بودند. مرواني‌ها اصل‌شان به مروان حار البختي مي‌رسد. مروان حارالبختي اصل و نسب‌اش به كردهاي ساساني برمي‌گردد. و اين روايت را امير شرف خان بدليسي تأييد كرده است


---------------
ساعت0:17---31 ارديبهشت 1392
با این اراجیفی که دوستان فارس نوشته اند ساسانیان فارس نمی شوند! تاریخ سر جاش هست که ساسانیان کورد بوده اند و سپاهیان دلاور آنها همگی کورد بوده اند. من اینا رو از روی نامه ی اردوان اشکانی به اردشیر که او را کورد خطاب کرده بود در متن عربی الکامل ابن اثیر و تاریخ طبری میبینم نه از روی مشتی چرت و پرت ‏‎ ‎ک
ساسانیان دومین حکومت کوردی است و کوردهای اردلانی سنندجی بازماندگان ساسانیان هستند.
کلنل دوهوسه مینویسد:کوردها دارای جمجمه براکی هستند و عضلات نیرومند و موی مشکی و گونه های برجسته آنان انسان را به یاد سکه های ساسانی (پادشاهان ساسانی) می اندازد


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:, :: 18:5 ::  نويسنده : آرمن کردی